سلام فسقلی
اینم همشهری بودن
ناهید جون و مامان ریحانه عسلی جون همشهری عزیز بیا ببین که گولم زدید شما فرمودید برم از نی نی وبلاگ عکس ها را اپلود کنم که بهتره ولی بیا ببین که عکس هایی که از نی نی وبلاگ اپلود کردم باز نمیشه چرا گولم زدید؟ ...
نویسنده :
مامان خدیجه
21:20
سفری یک روزه
پنجشنبه رفتیم بندرعباس به گشت و گذار و خرید نیست که ما جنوبی تشریف داریم خیلی دریا را دوست داریم گفتیم بریم هم کنار دریا صفایی کنیم هم دوری تو بازار بزنیم با بچه بغل تو این بازار و اون بازار که اقا گوشی و دخترک تبلت بخرند وخریدش برای اونا شد و خستگیش برای من بچه بغل گر گرچه با بچه بغل تو بازار گشتن خیلی خسته میشه پدر و مادر ولی ما نیز دل داریم سر ظهر هم با خستگی تمام نهار را گرفتیم و رفتیم کنار ساحل بعدش رفتیم چند تا عکس انداختیم اینم اقا زاده با ابجیش( فتو شاب را حال میکنی) زیاد طولی نکشید که علیرضا شروع کرد به نق زدن و فهمیدم که باید خوابش بیاد بله طولی نکشید که... چن...
نویسنده :
مامان خدیجه
20:04